از ما بهترون 2|zahrataraneh - پاسخ 71

::: در حال بارگيري لطفا صبر کنيد :::
::: در حال بارگيري لطفا صبر کنيد :::
زمان جاري : شنبه 23 تیر 1403 - 6:45 قبل از ظهر
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم
zahrataraneh آفلاين



ارسال‌ها : 179
عضويت: 19 /7 /1392
سن: 20
تشکرها : 23
تشکر شده : 148
پاسخ 71 : از ما بهترون 2|zahrataraneh

پست هفتادم از ما بهترون 2

***********************************

مطمئنم

یه پژوهش تاریخی میشه . از جمله موضوعاتی که تصمیم دارم دربارش بنویسم

همین جذابیت تو خالی دانشگاه برای نوجووناست . مگه این جا چی داره ؟ پسراش

که صبحا با چشمای پف کرده میان و بعضیاشونم یه سر و وضع ناجالب و مسخره ای

دارن . دخترا هم که همه مث هم شدن . استادا هم که اصلن حرفشونو نزن. یکی از

یکی اعصاب خورد کن تر ،...انگار باباشونو کشتی ...یه درس درست و حسابی هم

که به دانشجوهاشون نمیدن . ....در و دیواراشم که منو یاد خونه ی مرحوم عمه

خانوم میندازه که حتی سلیقه نداشت یه عنکبوت لاغر مردنی تو طاقچه اش بذاره .

.

بی

اعتنا به جهانمیری ، که با صدای کلفتش در حال سخنرانیه ، از در پایین کلاس

وارد میشم . در طول عمرم کلاسی به این عجیبی ندیدم . صد رحمت به کلاسای

پاسارگاد که توش جرات نفس گشیدن هم نداشتیم .

کنار دختری میشینم . به علت آرایش زیاد ، قادر به دادن نمره به قیافه ی این دانشجوی عزیز نیستم!

نگاهی به جهانمیری میندازم. ظاهرا به دلیل این که عینکشو نزده ، متوجه حضور من توی کلاس بی مزه اش نشده .

در

همین موقع سه تا پسر وارد کلاس درس میشن و پشت ردیف دخترا میشینن . درست

پشت سر من . چون که من ردیف یکی مونده به آخریه کلاسم . امواج خباثت و

شیطنت رو به سرعت دریافت میکنم ....این جا بوی جنایت میاد!

رب ساعتی میگذره و صدای خمیازه کلاسو پز میکنه . یکی از پسرای پشت سرم میگه : چه کلاس جذاب و سرگرم کننده ای!

جهانمیری بیچاره .....چقد با این کاپشن قهوه ای و ژاکت خاکستری زشت شده .

**************************************

چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 15:52
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش